جشن مهرگان اولین جشن پاییزی است که در ایران باستان برگزار می شده است و هنوز هم در ایران مهرگان جشن گرفته می شود و 10 مهر تا 16 مهر این جشن ادامه داشته است. این جشن باستانی به خدای زرتشتی میترا، ایران باستان اختصاص دارد. میترا به عنوان خدای عشق و علاقه و دوستی مورد احترام زرتشتیان است. خارج از آیین و رسوم زرتشتیان، مهرگان به عنوان جشنواره سنتی برداشت فصل پاییز هم در بین مردم محبوبیت دارد. این جشن قبل از اسلام به وجود آمده است و در ایران معاصر یکی از معدود جشن های باستانی است که هنوز هم جشن گرفته می شود. مهرگان 195 روز پس از نوروز جشن گرفته میشود.
مهرگان، میراث جذاب ایران باستان
جشن های تاریخی و اساطیری هر کشوی میراث آن کشور محسوب می شود مانند جشن نوروز که هر ساله و بدون استثنا جشن می گیریم و سنت های مربوط به آن را اجرا می کنیم. مابقی جشن های باستانی در روزگاری دور مانند جشن نوروز در بین مردم رایج بوده است و همه ی مردم خودشان را برای این روز آماده می کرده اند و آن را جشن می گیرفتند.
جشن مهرگان چیست؟
درباره ی تاریخچه ی این روز روایت های متفاوتی وجود دارد. یک روایت این است که مهرگان روز پیروزی کاوه و فریدون بر ضحاک است. آنها ضحاک را در کوه دماوند زندانی کردند، میگویند مهرگان روزی است که خداوند به جهانی که در تاریکی بود نور را آورد. همچنین گفته می شود که در این روز مشی و مشیانه (آدم و حوا) ایجاد شدند، یا حتی میگویند مهرگان روز تولد خورشید است.
در متون اوستایی سال ایرانی را به دو قسمت یا فصل مساوی تقسیم میکند. فصل اول تابستان است و فصل دوم زمستان. آمدن دو فصل از طریق نوروز (اعتدال بهاری) و مهرگان (اعتدال پاییزی) جشن گرفته میشود. در این روزها کشاورزان محصول خود را برداشت میکنند و میتوانند برای آن دعا کنند و آرام بگیرند. بنابراین مهرگان بهعنوان جشن شکرگزاری نیز شناخته میشود.
مهر در اوستایی Miora و در فارسی باستان و در سانسکریت Mitra و در پهلوی Mitr خوانده میشود که در فارسی امروزی مهر شده است. اگرچه ممکن است کمی گیجکننده باشد اما باید به خاطر داشت کلمهی مهر هم نام خدا، هم نام یک فرشته، هم نماد خورشید و همچنین ماه هفتم تقویم ایرانی است.
هنگامیکه هندواروپاییها باهم زندگی میکردند، مهر یکی از خدایان بزرگ آنها بهحساب میآمد. در زمان هخامنشیان هم بارها نام خدای مهر بر روی حجاریهای سنگی ذکر شده است. ارتش هخامنشی همیشه پرچمی داشت که مهر را در حال تابش خورشید نشان میداد. مهرگان در پرسپولیس با سبکی عجیب جشن گرفته میشد. نه تنها زمان برداشت بود بلکه زمان جمعآوری مالیات هم بود. بازدیدکنندگان از مناطق مختلف امپراتوری بزرگ ایران هدایایی برای پادشاه میآوردند و جشن بزرگی پر از همهمه و شادی بر پا میشد.
فکرش را بکن چه سروصدایی و چه بروبیایی بر پا بوده است. ساکنان نواحی مختلف ایران با اسبها و هدایاشان وارد پایتخت میشدند و به سمت کاخ شاه میرفتند. اگر یک فرد معمولی در آن روزگار بودید، تماشای همهمههای این جشن برایتان بسیار جالب بود. شاید اگر یک فرد معمولی در آن روزهای تاریخ بودید، امروز نقش حجاریشدهتان در گوشهای از پرسپولیس حک میشد.
ایرانیان باستان فکر میکردند مهر خدای عشق و دوستی، قراردادها و پیمانها و نمایندهی نور است. بعدها مهر نیز بهعنوان نمادی از خورشید در نظر گرفته شد. در آنجا دوباره مهر را خدای پهلوانی و جنگ میدانستند. سربازان ایرانی به آن اعتقاد عمیقی داشتند و آوازهایی برای مهر میخواندند. با گسترش امپراتوری هخامنشی، پرستش مهر به کشورهای دیگر هم برده شد.
تعداد زیادی از امپراتورهای رومی به آیین میتراییسم روی آوردند. جولیانوس پیرو فداکار میترا شد و تصمیم گرفت برای دیدار از کشور خدای خود به ایران برود. اما در مسیرش به سمت ایران به قتل رسید. میگویند هنگامی که در حال مرگ بود خون خود را به سمت خورشید پرتاب کرد و گفت: این هدیه من به شماست. هنوز بسیاری از آیینها، سنتها، اعتقادات و دعاهای میترایی وجود دارد و برخی از آنها را همچنان میتوان در دین مسیحی مانند روز مقدس، یعنی یکشنبه پیدا کرد. این روزی است که به نام خورشید یعنی مهر نامگذاری شده است.
تاریخ دقیق مهرگان
این جشن دومین جشن مهم ایرانی پس از نوروز است که قدمتی 3000 ساله دارد و ریشه های آن به زرتشتیان باز می گردد، اما این جشن پس از زرتشت به یک جشن بزرگ ایرانی زرتشتی تبدیل شد.
برخی از محققان معتقدند که مهرگان باید بهدرستی در اعتدال پاییز (که اول ماه هفتم پارسی است یعنی مهر) قرار بگیرد، اما آن را معمولاً در روز دهم تا شانزدهم مهر جشن میگیرند (روز شانزدهم - تقویم مذهبی زرتشتیان). شاید گرفتن جشن مهرگان در روز اول مهر هم منطقی به نظر برسد. زیرا این امر شبیه نوروز میشود که در اول فروردین (اولین ماه در تقویم فارسی خورشیدی) جشن گرفته میشود.
در تقویم مذهبی زرتشتیان، مهرگان در شانزدهم ماه هفتم (مهر) هنگام جشنهای برداشت و آغاز زمستان جشن گرفته میشود. این جشن برای شش روز برگزار میشود، از شانزدهم به نام «مهر روز» شروع میشود و در بیست و یکمین روز به نام «رام روز» پایان مییابد. روز اول «مهرگان خرد» است، مهرگان مشترک یا کوچک، و روز آخر «مهرگان بزرگ».
برگزاری جشن مهرگان
مدتها پیش، مهرگان باهمان شکوه و جلوههای نوروزی جشن گرفته میشد. رسم بر این بود که مردم برای همدیگر و برای پادشاه هدیه میبردند. معمولاً مردم هدیههایی میدادند که شخصاً خودشان دوست داشتند! افراد ثروتمند معمولاً سکههای طلا و نقره به قهرمانان و جنگجویان میدادند، درحالیکه دیگران با توجه به توانایی خود حتی ممکن بود یک سیب هدیه بدهند. افرادی هم بودند که با هدیه دادن به فقرا کمک میکردند. هدیههایی مثل بیش از ده هزار سکه طلا که به دربار سلطنتی داده شده است در تاریخ مهرگان به ثبت رسیده است. بعدها اگر هدیه دهنده به پول نیاز داشت دو برابر مبلغ هدیه را به او پس میدادند. بسیاری از اوقات، حتی امروزه هم وقتی کودکی در مهرگان متولد میشود، والدین نام کودک را با نام مهر همراه میکنند مثل مهردخت یا مهرداد یا مهربان.
پس از حملهی مغولهای به ایران جشن مهرگان محبوبیت خود را از دست داد و دیگر مثل سابق در همهجا برگزار نشد. اما زرتشتیان یزد و کرمان همچنان جشن مهرگان را به شکلی باشکوه برگزار میکنند.
مراسم جشن مهرگان
در آفتاب اولین روز جشن، مردم در نزدیکی بزرگترین چشمه روستا جمع شده و دعا میخوانند. سپس با آوازخوانی به خانههای روستا میروند. میزبان هر خانه درب خانه را به روی آنها باز میکند و مقداری آجیل میدهد. آجیلهای جمعآوری شده به معبد هر روستا برده میشود و به شخصی که آتش را در معبد نگه میدارد داده میشود و همه از او میخواهند تا سال دیگر بهخوبی مراقب آتش باشد.
برای این جشن، شرکتکنندگان لباسهای نو میپوشند و یک میز را تزئین و رنگارنگ میکنند. کنارههای سفره با آویشن خشک وحشی تزئین میشود. کتاب مقدس اوستا، آینه و سرمهدان همراه با گلاب، شیرینی، گل، سبزیها و میوهها بهویژه انار و سیب روی میز قرار میگیرد. چند تا سکهی نقره و دانههای سنجد در ظرفی با آب معطر آویشن قرار میگیرد. بادام و پسته هم سر سفره میگذارند. در قسمتی از میز هم آتش کوچکی مهیا میشود برای کندور (کندر) و اسپند که باید بر روی شعلههای آتش ریخته شود.
قبل از ضیافت، تمام خانواده جلوی آینه میایستند و نماز میخوانند. سپس شربت مینوشند و سورمه (سرمه) را به فال نیک در اطراف چشم میمالند. در برخی از روستاهای یزد زرتشتیان هنوز گوسفند قربانی میکنند. این قربانی در روز مهرگان و سه روز بعد انجام میشود. قربانی باید در ساعتی باشد که نور خورشید هست. سپس گوسفند قربانی را روی سه سنگ در آتش کباب میکنند. سه سنگ نشاندهنده گفتار نیک، کردار نیک و پندار نیک است. پس از این مراسم خاص، پوست و چربی گوسفند را به آتشکده میبرند. چربی را روی آتش میاندازند تا شعلههای آتش بهشدت بسوزد و سپس شرکتکنندگان دعا میکنند. گوشت گوسفندی تفت داده شده، خوراکی ویژه این روز است. بعضی اوقات این وعده غذایی بهطور آزاد در بین مردم محلی از جمله غیر زرتشتیان توزیع میشود. کلوچههای مخصوصی هم وجود دارد که برای این روز تهیه و در جشن پخش میشود.
جشن های باستانی ایرانی بسیار زیاد است و هر کدام از آنها دارای تاریخچه و دلیل پیدایش بسیار زیبایی است که متاسفانه در این روزگار به دست فراموشی سپرده شده است و کمتر به آنها پرداخته می شود. امیدواریم روزی در ایران تمام این جشن های باستانی را برگزار کنیم و شادی و خوشی سهم هر روزه ی مردم ایران باشد و لبخند از لب هایشان جدا نشود.